۳ دقیقه
اصطلاحات بازرگانی
امروزه تجارت و بازرگانی دیگر فقط مختص شرکتهای بزرگ یا مدیران ارشد نیست. هر فردی که به دنبال فعالیتهای اقتصادی مانند صادرات و واردات، راهاندازی کسبوکار یا حتی درک بهتر اخبار اقتصادی باشد، نیاز دارد زبان مشترک این فضا را بداند.
یکی از اصلیترین گامها برای ورود مؤثر به این جهان، آشنایی با اصطلاحات بازرگانی پرکاربرد است؛ عباراتی که گاهی ساده به نظر میرسند اما در بحث تجارت از اهمیت زیادی برخوردار هستند.
در این سری مقالههای آموزشی، تلاش میکنیم بهصورت ساده، کاربردی و گامبهگام، اصطلاحات بازرگانی پرکاربرد را بررسی کنیم. هدف ما این است که چه دانشجو باشید، چه کارآفرین، چه فعال اقتصادی یا حتی فردی کنجکاو، بتوانید با تسلط بیشتری در گفتوگوهای تجاری، قراردادها و تحلیلهای اقتصادی وارد شوید. با ما همراه باشید.
اولین عبارت از اصطلاحات بازرگانی پرکاربرد حقوق گمرکی واردات (Import Duty) است. حقوق گمرکی واردات به مبلغی گفته میشود که واردکننده باید هنگام ورود کالا به کشور به گمرک پرداخت کند. این مبلغ معمولاً بر اساس ارزش کالا، نوع کالا و تعرفه تعیین شده توسط دولت محاسبه میشود. هدف از اعمال حقوق گمرکی، حمایت از تولید داخلی، تنظیم تجارت بینالملل و کسب درآمد برای دولت است.
این بخش معمولاً ۴ درصد از ارزش گمرکی کالا است و توسط مجلس تعیین میشود.
این بخش توسط دولت و بر اساس نوع کالا تعیین میشود و میتواند متغیر باشد.
این بخش شامل عوارض مختلفی مانند عوارض هلال احمر، عوارض بهداشتی و غیره است.
فوب (Free On Board) یک اصطلاح تجاری بینالملل یو یکی از اصطلاحات بازرگانی پرکاربرد به معنای «تحویل کالا روی عرشه کشتی» است که معمولاً در حملونقل دریایی و رودخانهای استفاده میشود.
در این روش، فروشنده مسئولیت و هزینههای مربوط به حمل کالا تا زمان تحویل آن روی عرشه کشتی در بندر مبدا را بر عهده دارد. پس از آن، مسئولیت و هزینههای حملونقل، بیمه و سایر موارد به عهده خریدار خواهد بود.
در فوب، فروشنده موظف است کالا را به بندر مبدا حمل کند، آن را بستهبندی کرده و در صورت نیاز ترخیص کالا برای صادرات انجام دهد.
خریدار، مسئولیت هزینهها و ریسکهای مربوط به حمل کالا از بندر مبدا به مقصد نهایی، از جمله بیمه و ترخیص کالا در گمرک مقصد را بر عهده میگیرد.
در FOB، مسئولیت خسارت و آسیب دیدن کالا از زمانی که کالا روی عرشه کشتی قرار میگیرد، به خریدار منتقل میشود. شرایط FOB شامل بیمه کالا نمیشود و خریدار باید خود برای حملونقل کالا از کشتی به مقصد، بیمه تهیه کند.
فروشنده هزینههای حمل تا بندر مبدا و بارگیری کالا روی کشتی را پوشش میدهد و خریدار هزینههای حمل از بندر مبدا به بعد را پرداخت میکند.
فروشنده مسئول ترخیص کالا برای صادرات از گمرک مبدا است و خریدار مسئول ترخیص کالا برای واردات در گمرک مقصد است.
به طور خلاصه، FOB یک روش حملونقل است که در آن مسئولیت و هزینههای حملونقل کالا بین فروشنده و خریدار تقسیم و پس از تحویل کالا روی عرشه کشتی، مسئولیت به خریدار منتقل میشود.
سی.آی.اف (Cost, Insurance, and Freight) در اصطلاحات بازرگانی، به معنای ارزش کالا، بیمه و کرایه حمل است؛ به این معنا که فروشنده هزینه کالا، بیمه آن و همچنین هزینه حملونقل تا بندر مقصد را پرداخت میکند. به عبارت دیگر؛ فروشنده مسئولیت رساندن کالا تا بندر مقصد و همچنین بیمه کردن آن در طول مسیر را بر عهده دارد.
در این روش، خریدار مسئولیت ترخیص کالا از گمرک، پرداخت عوارض و مالیات و همچنین هزینههای تخلیه در بندر مقصد را به عهده میگیرد. در واقع، با رسیدن کالا به بندر مقصد، مسئولیت فروشنده به پایان میرسد و مسئولیتها به خریدار منتقل میشود.
مسئول پرداخت هزینه کالا، بیمه و حملونقل تا بندر مقصد است.
مسئول ترخیص کالا از گمرک، پرداخت عوارض و مالیات و هزینههای تخلیه در بندر مقصد است.
با رسیدن کالا به بندر مقصد.
معمولاً در حملونقل دریایی استفاده میشود.
به طور کلی، CIF یک روش مناسب برای خریدارانی است که تمایل دارند از فرآیند حملونقل و بیمه کالاها در طول مسیر، آسودهخاطر باشند.
اکس ورک (Ex Works) در تجارت بینالمللی به این معنی است که فروشنده کالا را در محل کار خود (مثل کارخانه، انبار و …) در اختیار خریدار قرار میدهد. از این لحظه به بعد، تمام مسئولیتها، هزینهها و ریسکهای مربوط به حمل کالا، از جمله بارگیری، حملونقل، بیمه و ترخیص گمرکی، به عهده خریدار خواهد بود.
فروشنده کالا را در محل خود آماده میکند و به خریدار تحویل میدهد.
خریدار مسئولیت تمام مراحل بعدی از جمله حمل، بیمه، ترخیص گمرکی و هر گونه ریسک احتمالی را بر عهده میگیرد.
– حداقل مسئولیت در قبال حملونقل کالا.
– کاهش هزینهها (به دلیل عدم مسئولیت در قبال حملونقل، بیمه و ترخیص).
– سادگی فرایند (عدم نیاز به هماهنگی امور حملونقل و تشریفات گمرکی).
– عدم نیاز به آشنایی با قوانین گمرکی کشور خریدار.
– کنترل بیشتر بر مراحل حملونقل و زمانبندی.
– شفافیت در هزینهها (ارتباط مستقیم با شرکتهای حملونقل).
– احتمال مذاکره برای قیمت پایینتر (به دلیل عدم تحمیل هزینههای حمل به فروشنده).
– امکان ادغام محمولههای خریداری شده از تامینکنندگان مختلف.
– ناشناس ماندن زنجیره تامین.
– هزینههای حملونقل بالا.
– مسئولیت بالا (انجام تمام تشریفات گمرکی، بارگیری و بیمه).
– ریسکهای بالای حملونقل.
– مشکلات گمرکی و مالیاتی (نیاز به آشنایی با قوانین گمرکی کشور مبدا و مقصد).
از دیگراصطلاحات بازرگانی پرکاربرد میتوان به دی دی پی (DDP) اشاره کرد. دی.دی.پی(Delivered Duty Paid) در تجارت بینالمللی به این معنی است که فروشنده مسئولیت کامل حملونقل کالا، از جمله تمام هزینهها، ریسکها و تشریفات گمرکی، تا مقصد نهایی تعیین شده توسط خریدار را بر عهده دارد. به عبارت دیگر، فروشنده موظف است کالا را ترخیص کرده و تمام عوارض و مالیاتهای مربوطه را پرداخت کند تا کالا به دست خریدار برسد.
در DDP، فروشنده مسئولیت کامل کالا را از مبدأ تا مقصد بر عهده دارد. این شامل هزینههای حملونقل، بیمه، ترخیص کالا از گمرک و پرداخت عوارض و مالیاتهای مربوط به واردات میشود.
خریدار در این قاعده، تنها پس از تحویل کالا در مقصد و در محل تعیین شده، مسئولیت آن را بر عهده میگیرد.
خریدار از هزینهها و پیچیدگیهای حملونقل و گمرک رهایی مییابد و کالای خود را با تمامی هزینههای پرداخت شده تحویل میگیرد.
این اصطلاح معمولاً زمانی استفاده میشود که فروشنده قصد دارد کنترل کامل فرآیند حملونقل و ترخیص کالا را تا تحویل نهایی در مقصد در دست داشته باشد.
برخی کشورها ممکن است محدودیتهایی برای واردات داشته باشند که فروشنده نتواند تمام هزینهها را پوشش دهد یا اصلاً اجازه پرداخت مالیات و عوارض را نداشته باشد.
در DDP، فروشنده مسئولیت کامل کالا را از مبدأ تا مقصد بر عهده دارد. این شامل هزینههای حملونقل، بیمه، ترخیص کالا از گمرک و پرداخت عوارض و مالیاتهای مربوط به واردات میشود.
خریدار در این قاعده، تنها پس از تحویل کالا در مقصد و در محل تعیین شده، مسئولیت آن را بر عهده میگیرد.
خریدار از هزینهها و پیچیدگیهای حملونقل و گمرک رهایی مییابد و کالای خود را با تمامی هزینههای پرداخت شده تحویل میگیرد.
این اصطلاح معمولاً زمانی استفاده میشود که فروشنده قصد دارد کنترل کامل فرآیند حملونقل و ترخیص کالا را تا تحویل نهایی در مقصد در دست داشته باشد.
برخی کشورها ممکن است محدودیتهایی برای واردات داشته باشند که فروشنده نتواند تمام هزینهها را پوشش دهد یا اصلاً اجازه پرداخت مالیات و عوارض را نداشته باشد.
(Delivered at Place) یا «تحویل در محل»، یک اصطلاح در حملونقل بینالمللی است که به معنای تعهد فروشنده برای تحویل کالا به خریدار در محل مشخص شده توسط خریدار است. در این اصطلاح، فروشنده مسئولیت حمل کالا تا محل تعیین شده و ریسک آسیب یا مفقود شدن کالا تا این نقطه را بر عهده دارد. خریدار نیز مسئول انجام تشریفات گمرکی، ترخیص کالا و پرداخت هزینههای مربوطه در کشور مقصد است.
حمل کالا تا محل تعیین شده، انجام تشریفات گمرکی صادرات، و ریسک از بین رفتن یا آسیب دیدن کالا تا زمان تحویل.
انجام تشریفات گمرکی واردات، ترخیص کالا، پرداخت حقوق و عوارض گمرکی و مالیاتها، و تخلیه کالا از وسیله نقلیه.
این ترم برای خریدارانی که تمایل دارند مسئولیت کمتری در مراحل حملونقل داشته باشند و در عین حال، از ترخیص کالا در کشور خود مطلع هستند، مناسب است.
فروشنده باید در مورد قوانین و مقررات واردات کشور مقصد اطلاعات کافی داشته باشد تا بتواند کالا را به درستی ترخیص کند.
اف.سی.اِی(Free Carrier) در تجارت بینالمللی برای تعیین مسئولیتها و هزینههای حمل کالا استفاده میشود. در این روش، فروشنده موظف است کالا را در محل توافق شده با خریدار (که میتواند محل کسبوکار فروشنده، انبار، بندر، فرودگاه و غیره باشد) به حملکنندهای که توسط خریدار معرفی شده است، تحویل دهد. از لحظه تحویل کالا به حملکننده، تمام مسئولیتها و هزینههای مربوط به حملونقل کالا، از جمله بیمه و ترخیص کالا، بر عهده خریدار خواهد بود.
به عبارت دیگر، FCA به این معنی است که فروشنده کالا را در محل تعیین شده به حملکننده تحویل میدهد و دیگر مسئولیتی در قبال حملونقل کالا ندارد. خریدار نیز مسئولیت ترتیبات حملونقل، از جمله انتخاب شرکت حملونقل، بستن قرارداد بیمه، و ترخیص کالا در مقصد را بر عهده میگیرد.
محل تحویل کالا باید به طور دقیق در قرارداد مشخص شود. این محل میتواند محل کار فروشنده، یک پایانه حملونقل، یک انبار یا هر محل دیگری باشد.
فروشنده مسئول هزینههای مربوط به بستهبندی، برچسبگذاری، و تحویل کالا به حملکننده است. خریدار مسئول هزینههای حمل، بیمه، ترخیص کالا در مقصد و سایر هزینههای مرتبط با حملونقل است.
ریسک از دست رفتن یا آسیب دیدن کالا از لحظه تحویل به حملکننده به خریدار منتقل میشود.
FCA یک اصطلاح انعطافپذیر است و میتواند برای انواع مختلف حملونقل (زمینی، دریایی، هوایی و ترکیبی) استفاده شود.
پروفورما اینویس یا پیشفاکتور، از دیگر اصطلاحات بازرگانی پرکاربرد و یک سند تجاری است که قبل از انجام معامله نهایی بین خریدار و فروشنده صادر میشود. این سند اطلاعات اولیه مربوط به معامله، مانند مشخصات کالا، قیمت، شرایط پرداخت و تحویل را در بر دارد و به عنوان یک پیشنویس برای توافق نهایی بین طرفین عمل میکند.
به زبان ساده، پروفرما اینویس یک پیشفاکتور است که قبل از خرید و فروش نهایی صادر میشود. این سند شامل اطلاعات مهمی از معامله است و به خریدار کمک میکند تا با دید بازتری تصمیم بگیرد و به فروشنده هم کمک میکند تا شرایط معامله را به صورت شفاف برای خریدار توضیح دهد.
پروفرما اینویس یک پیشنویس فاکتور است که قبل از فاکتور نهایی صادر میشود.
این سند شامل اطلاعاتی مانند مشخصات کالا، قیمت واحد و کل، شرایط پرداخت و تحویل، و سایر شرایط معامله است.
پروفرما اینویس به عنوان یک توافق موقت بین خریدار و فروشنده عمل میکند و به طرفین کمک میکند تا قبل از نهایی کردن معامله، از جزئیات آن مطلع شوند.
پروفرما اینویس یک سند قانونی نیست و به عنوان تعهد الزامآور برای پرداخت از طرف خریدار عمل نمیکند.
پروفرما اینویس به خریدار کمک میکند تا با جزئیات معامله آشنا شود و تصمیم خرید بگیرد.
در برخی موارد، پروفرما اینویس برای دریافت مجوزهای قانونی، مانند مجوز ثبت سفارش در وزارت صمت، ضروری است.
سیاهه تجاری (Commercial Invoice) که با نامهای سیاهه خرید، سیاهه فاکتور، یا اینویس نیز شناخته میشود، یک سند تجاری مهم است که توسط فروشنده یا صادرکننده کالا صادر شده و به خریدار یا واردکننده ارائه میشود. این سند حاوی اطلاعات دقیق و کاملی از کالاها یا خدمات معامله شده، قیمت، شرایط پرداخت و سایر جزئیات مربوط به معامله است و به عنوان یک مدرک رسمی در فرآیندهای گمرکی، مالیاتی و قانونی استفاده میشود.
سیاهه تجاری یک فاکتور رسمی است که برای تأیید فروش کالا یا خدمات بین خریدار و فروشنده صادر میشود. این سند اطلاعات مهمی مانند نام و آدرس فروشنده و خریدار، تاریخ فروش، تعداد و نوع کالا، قیمت هر کالا و شرایط پرداخت را در بر میگیرد. سیاهه تجاری برای اهداف گمرکی و مالی استفاده میشود و به عنوان مدرکی رسمی برای ثبت معاملات در تجارت بینالمللی به کار میرود.
در گمرک، سیاهه تجاری برای تعیین ارزش کالا و محاسبه حقوق و عوارض گمرکی مورد استفاده قرار میگیرد.
این سند برای ثبت معاملات مالی و محاسبه مالیات و سایر هزینههای مربوط به تجارت به کار میرود.
سیاهه تجاری به عنوان یک سند رسمی در معاملات تجاری عمل میکند و میتواند در صورت بروز اختلافات احتمالی به عنوان مدرک مورد استفاده قرار گیرد.
پکینگ لیستPacking List) ) یا فهرست عدلبندی، سندی است که در معاملات تجاری بینالمللی برای ارائه اطلاعات دقیق در مورد محتویات بستهبندی کالاها استفاده میشود. این سند جزئیات مربوط به هر بسته، مانند تعداد، نوع بستهبندی، وزن (خالص و ناخالص)، ابعاد، و محتویات را نشان میدهد. پکینگ لیست به عنوان یک مدرک مهم در فرآیندهای گمرکی و حملونقل بینالمللی عمل میکند و به خریدار و فروشنده کمک میکند تا محتویات محموله را بررسی و تطبیق دهند.
پکینگ لیست از اصطلاحات بازرگانی پرکاربرد و سندی است که در آن اطلاعات دقیق مربوط به محتویات بستهبندی کالاها درج میشود.
شرح کالا، تعداد بستهها، نوع بستهبندی (کارتن، جعبه، پالت و غیره)، ابعاد و وزن (خالص و ناخالص) هر بسته.
نام و آدرس کامل خریدار و فروشنده.
نوع حملونقل (هوایی، دریایی، زمینی، ریلی).
اطلاعات تکمیلی شامل شماره فاکتور تجاری، شماره سفارش، تاریخ و غیره است.
پکینگ لیست به مقامات گمرکی کمک میکند تا اطلاعات مربوط به کالاها را به سرعت و با دقت بررسی کنند و فرآیند ترخیص را تسریع بخشند.
این سند به شرکتهای حملونقل کمک میکند تا بستهبندیها را به درستی شناسایی و جابجا کنند.
پکینگ لیست به خریدار این امکان را میدهد که محتویات بستهبندیها را با اطلاعات موجود در فاکتور تجاری تطبیق دهد و از صحت محموله اطمینان حاصل کند.
در صورت بروز اختلاف بین خریدار و فروشنده یا شرکت حملونقل، پکینگ لیست به عنوان یک سند مرجع عمل میکند.
در پایان باید گفت که هر یک از این اصطلاحات بازرگانی پرکاربرد، چه در حوزه واردات و صادرات و چه در تجارت بینالمللی، مفاهیم و جزئیات خاص خود را دارند. درک دقیق این مفاهیم به ما کمک میکند تا ارتباط بهتری با فضای تجارت جهانی برقرار کنیم و تصمیمگیریهای حرفهایتری داشته باشیم. یادگیری این اصطلاحات، گامی ضروری برای فعالان بازرگانی و کاربران تجارت بین المللی است.
اصطلاحات بازرگانی پرکاربرد که هر تاجری باید بداند؛ قسمت اول
اصطلاحات بازرگانی پرکاربرد که هر تاجری باید بداند؛ قسمت دوم